کد مطلب:33554 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98

موت اختیاری تمسک به ریسمان و تکیه گاه استوار الهی است











آنها كه سنگ و درخت بودند، سبز پوش و خرم شدند، تجلی حق آنها را به خود آورد و ایشان را از بی جانی رهایی بخشید. آخر مگر ما آدمیان از سنگها هم كمتریم؟ ما هنوز درنیافته ایم كه باید از كجا حیات بجوییم و به كجا تكیه كنیم، هنوز نفهمیده ایم كه او كیست كه ما را به ما می بخشد و ما را از ما می ستاند. این همه خورشید در این عالم تابیده و این همه بهار از راه رسیده است، اما در این سو هیچ سبزی و خرمی و روشنایی حاصل نیامده است، غیرت و حمیتی لازم است تا با تیشه و كلند این كوه بی خاصیت را از بن بركند، این كوهی كه از كوههای سنگی نیز بی غیرت تر و بی هنرتر است. خداوند می فرماید هنگام قیامت، كوهها نیز به حركت درمی آیند و از جا كنده می شوند، خورشید و ستارگان تاریك

[صفحه 128]

می شوند و تحولی عظیم در سراسر آفاق عالم روی می دهد. اكنون ای كاش آن قیامت در وجود ما، زودتر در می رسید و اثر خود را نمایان می كرد و این كوه را از جا برمی كند. نباید منتظر بود تا این قیامت همچون بلا بر سر ما فرود آید، این قیامت را باید از درون آغاز كرد یعنی باید «موت اختیاری» را برگزید. «موت اختیاری» همانا تمسك به حبل الهی است، «موت اختیاری»، یافتن تكیه گاه راستین است. امیرالمومنین (ع) می پرسند: «از این رشته محكم تر كدام است؟» و این سخن حقیقتا حكیمانه است: از این رشته محكم تر كدام است؟ كدام رشته است كه آدمی بتواند با اطمینان به آن بیاویزد و یقین داشته باشد كه از هم نمی گسلد و او را به قعر چاه هلاكت رها نمی سازد.

این، وصف آن تكیه گاه روانی ایمن و استوار و جاودانه. اما خداوند از حیث دیگری نیز تكیه گاه است و رشته ای در این عالم آویخته است كه باید در آن چنگ زد. این رشته همانا وحی الهی است.


صفحه 128.